در دست شناختن! :)
فکر کنم کمی شناختم
شیدا، شاید کمی شبیه اسم دیوانه
در آستانه 17 سالگی
دوست داشتن آدم ها را دوست دارد، در تلاطم افکار و احساسات مختلف و متضاد غرق شدن و صلح
دوست داشتن چیزهای کوچک اما بزرگ را دوست دارد، کتاب ها، نامه های شخصی، عود و شمع های وانیلی و دارچینی، عتیقه های قصه گو، آهنگ ها، فنجان های چای و قهوه، انگشترهای برنجی و استیل عجیب و ظریف، پیراهن های کبریتی، خودکار های رنگی، شعرهای پراحساس و ...
دوست داشتن خیابان ها را دوست دارد، کریم خان و انقلاب زیبا، ولیعصر و ویلای دلپذیر
دوست داشتن مکان های سرشار از روح را دوست دارد، کتاب فروشی ها، مغازه های آنتیک، کافه ها، کافه کتاب ها،گل فروشی ها، موزه ها و تئاترخانه ها
غرق شدن در ادبیات، هنر و موسیقی را و حرف زدن درباره آن ها را می پرستد
و فکر کنم دلش تا ابد بغل میخواهد