بیکران

همنوایی معمولا شبانه ارکستر احساسات، با بوی دارچین و نعنا

به خدا، که به آغوشش نیازمندم

سلام خدای مهربانم،روی ماهت را دلم میخواهد ببوسم، دلم میخواهد بیشتر حس کنم تو را در همه چیز، خدای توانایم، کمکم کن، در دلم چیزی بینداز، کاری بکن تصمیم درستی بگیرم، خدای من، خدایی که خیلی وقت است که کسی نمی داند که دیگر سراغت نمیایم، خدایا، دلم تنگ است برایت، نمی دانم چه طور شد، ولی دلم خیلی خیلی تنگ است برایت..
 بیشتر از هرچیز دیگر می خواهمت، می خواهم مانند مامان، در نیمه شب، وقتی از خیالاتم و فکرهایم خلاص نمی شوم، وقتی درگیر آینده نامعلومم، وقتی دلم میخواهد بمیرم ولی از این وضعیت سردرگم و درگیرم خلاص شوم، بیایم پیشت، تو در آغوشم بگیری، بیدار باشی نه خواب آلوده مثل مامان خسته ام، محکم در بغلت، زیر گوشم بگویی من پیشت هستم، کمکت میکنم، همه چیز درست می شود، من آرام بگیرم، آرامش سراسر وجودم را در بر بگیرد، بوی عطرت مثل بوی مامان بپیجد، و مثل مامان، نرم و لطیف حست کنم، و کم کم در آغوشت بدون هیچ سردرگمی، از آینده ای که تو پشتم هستی، در آرامش قلبی، به خواب روم
خدایم، نمی دانم چرا الان در این نیمه شب، این قدر به یادت افتادم، این قدر برایت حرف زدم، خدایا نمی دانم چرا قلبم بعد گفتن این حرف ها، حس خاص و درهم پیچی گرفت، ولی میخواهمت، بیشتر از هر موقع دیگری، کاری کن من یادم نرود، بس است دوری، باید دوباره پیشت بیایم و سجده بروم
خدایا، بیا و روحم را نوازش کن، آرام کن، آغوشم بگیر، آرامم کن، من هم به سویت میایم
خدایا، بعد از نوشتن این حرف ها، احساس میکنم کنارم نشسته ای و داری حرفایم را که تند تند تایپ میکنم میخوانی
آه، نمی دانم چندبار گفتم و نامت را نوشتم، ولی یادم نمیاید انقدر دلتنگت شده باشم
احساس خفگی میکنم، می خواهمت، می خواهمت
خدایی که قراموش کرده بودنمت، دلم در حال حاضر نمیتواند این حجم از دلتنگی را هضم کند.
خدایا، فکر میکنم خیلی وقت است که به تو نگفته ام، که چقدر دوستت دارم، چقدر زیاد
می دانم اشتباه کردم، ببخشید..
من بیشتر از هرکس دیگری، شاید به آغوش تو نیاز داشته ام..
بوسه میفرستم به روی ماهت

با عشق، بنده خطاکار گمگشته سرگشته درگیر که امیدوار است به سوی تو بازگردد
شنبه ۲۸ دی ۹۸ , ۱۰:۳۴ نازنین زهرا

چه ژیگول و مهربون مینویسی

حرف دل منو زدی

منم خیلی تنبلی میکنم

نمازامو یکی درمیون و ...

خیلی هم وجدان درد بدی دارم

بیچاره مادرپدرم فکر میکنن من چقدر دختر خوبی هستم

میخوام آدم بشم

برام دعا کن

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
گمگشته در شب پرستاره
گردشگر در سطر های کتاب
جستجوگر در دنیای بی انتهای فکر
غرق شده در سرزمین خیال
درک شده در کلمات سرشار ار احساس

و ما اشرفان مخلوقات، روح و فکر بیکران داریم، اگر در زندان بیهودگی ها حبسشان نکنیم :)

Designed By Erfan Powered by Bayan